محمدطاهامحمدطاها، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه سن داره

محمدطاها عشق مامان و بابا

اولین خنده

یک شب بابام از سرکار اومد خونه. خیلی خسته بود. فکر کردم چیکار کنم که خستگی اش در بره؟؟؟ فهمییییییییییییییدم!!!!! وقتی با من حرف زد برای اولین بار خندیدم. بابا و مامانم هم حسابی ذوق کرده بودند و تند و تند از من عکس می گرفتند.   ...
17 بهمن 1391

واکسن دوماهگی

یک روز مونده بود به شب یلدا. بابام و مادربزرگم منو بردن درمانگاه شیبانی، مامانم هم توی ماشین موند، به بابام می گفت من طاقت گریه های طاها جان رو ندارم!!  پرستار اول چند تا  قطره بد مزه ریخت توی دهنم بعدش هم دو تا آمپول به پاهام زد و خدا می داند که  چقدر دردم گرفت و گریه کردم. مامانم تا شب هی یخ میذاشت روی پاهام و منو نوازش می کرد که دردش یادم بره. شب هم تا صبح بالا سرم بیدار بود که غصه نخورم.....  ببینید چقدر غصه دارم:         ...
17 بهمن 1391
1